۷ آذر ۱۳۹۱

انیمیشن شکرستان و تکنیک بریده مقوا

نگاهی به مجموعه انیمیشن  "شكرستان"

شکرستان


شکرستان یک سریال انیمیشن پویانمایی تلویزیونی ایرانی است که ساخته ی شرکت RPCA می باشد و تا به اکنون 108 قسمت آن تولید و از برنامه کودک و نوجوان شبکهٔ ۲ سیمای ایران پخش می‌شود. این مجموعه با روش «کات اوت» یا بریده مقوا ساخته شده و استقبال زیادی از آن شده‌است. قسمت‌هایی از این مجموعه در جشنواره‌های خارجی از جمله جشنوارهٔ چانگوی چین، جشنوارهٔ جیفونی ایتالیا و جشنوارهٔ فیلم کودک هند نمایش یافته‌است  . شکرستان در سال ۱۳۸۷ برندهٔ جایزهٔ بهترین پویانمایی سال در جشن خانه سینما شد. در جشنوارهٔ جام جم سال ۱۳۹۰ هم شکرستان در ۸ بخش نامزد دریافت جایزه شد . و برندهٔ بهترین کارگردانی پویانمایی شد.
 برگرفته از ویکی پدیا
توضیحات کامل در مورد انیمیشن زیبای شکرستان از سایت جام جم آنلاین و گرد آوری شده توسط سایت گروه فرهنگ و هنر سیمرغ در ادامه ی مطلب


حرف‌های خودمانی مقواها

به جرأت می‌توان گفت «شكرستان» درحال حاضر یكی از بهترین انیمیشن‌های ایرانی برنامه‌ كودك و نوجوان سیما است كه خوشبختانه با استقبال مخاطبان نیز مواجه شده است. سطح كیفی این انیمیشن فراتر از سطح معمول آثار تولیدی داخلی است، بخصوص كه تكنیك به كار رفته در آن «كات اوت» یا بریده‌ مقوا است؛ تكنیكی كه در آثار تولیدی داخلی بیشتر برای سهولت كار از آن استفاده می‌شود.


در شكرستان اما همین تكنیك ساده تبدیل به بهترین گزینه‌ ممكن شده است؛‌ به عبارت دیگر سازندگان مجموعه انیمیشن شكرستان به‌گونه‌ای میان لحن بیانی برنامه و تكنیك به كار رفته در آن امتزاج و یگانگی به‌وجود آورده‌اند كه جدا كردن آنها از هم ممكن نیست. حتی طراحی شخصیت‌های مجموعه هم مبتنی بر همین تكنیك بخصوص است و متناسب با قابلیت‌های اجرایی كات اوت. اغراق به كار رفته در طراحی شخصیت‌ها تا اندازه‌ای است كه بتوان حركات لازم را به شخصیت‌ها بخشید و آنها را از حالت ثابت و خشكی كه متأسفانه در تولیدات داخلی تبدیل به یك عیب رایج شده، بیرون آورد. نكته‌ قابل توجه در این‌ خصوص، عدم اكتفای سازندگان مجموعه به قابلیت‌های دم دستی و اولیه‌ كات اوت و به كارگیری خلاقیت و نوآوری در افزایش امكانات بیانی این تكنیك است. در این مجموعه ما حركاتی را از شخصیت‌ها شاهدیم كه هم بشدت ساده‌ هستند و هم بدیع‌اند و خلاقانه.


متأسفانه امكان این‌كه ما در اینجا به جزئیات مربوط به طراحی حركت شخصیت‌های مجموعه اشاره كنیم، وجود ندارد. بعضی از حالت‌ها را فقط می‌توان روی تصویر نشان داد و بیان آنها از طریق متن ممكن نیست. در این‌جا شاید فقط بتوان اشاراتی كلی و مبهم به برخی از این موارد داشت. یكی از نمونه‌ها ایجاد مَفصل‌های متعدد در اندام شخصیت‌هاست كه قابلیت حركات خاص به آنها بخشیده است. مثلاً مفصل مچ دست كه شاید در وهله‌ نخست در تكنیك كات اوت اضافی یا بی‌استفاده به نظر برسد در اینجا، هم به جهت مناسبت با شكل و شمایل كاراكترها و هم به جهت استفاده‌ بجا و مؤثر از آن، خیلی خوب جواب داده و نتیجه‌ مثبتی داشته است. خیلی راحت می‌شد كار را از این كه هست ساده‌تر گرفت و این همه وسواس برای ایجاد حركات دست و پا در هنگام حرف زدن شخصیت‌ها به خرج نداد. شكرستان با این كار ثابت می‌كند كه در كار انیمیشن بیش‌ از هرچیز جزئیات است كه اهمیت دارد.

با وجود این انیمیشن شكرستان به كلیت ساختاری و مضمونی بی‌اعتنا نیست و از این نظر هم موفق عمل كرده است. هر قسمت از این مجموعه، داستان قابل توجهی دارد و این‌طور نیست كه فقط مبتنی بر ایده‌های جزئی بامزه باشد. طنز كار در عین‌ حال كه به لحاظ كلامی قوی و تأثیرگذار است، بی‌ارتباط با كلیت اثر نیست و در نتیجه این اجازه را به مخاطب نمی‌دهد كه به تماشای چند صحنه‌ معدود از كار بسنده كند و پیگیر داستان نباشد. به عكس، مخاطب را ترغیب می‌كند به دنبال كردن ماجرا و از این طریق او را تا پایان هر قسمت پای تلویزیون نگه می‌دارد. بخصوص كه ریتم این انیمیشن تندتر از حد معمول انیمیشن‌های تلویزیونی است. می‌دانیم كه اقتضای مدیوم تلویزیون، برنامه‌سازی به سبك و سیاق كار سینمایی نیست و مخاطب باید بتواند بدون تمركز كامل هم برنامه را دنبال كند. در شكرستان این اقتضا نه با كش دادن ماجرا كه با تكیه بر كلام ـ به جای تصویر صرف ـ و نیز با لایه‌بندی مجموعه مراعات شده است و در نتیجه از این جهت هم نمی‌توان ایرادی به آن وارد دانست. منظور از لایه‌بندی این است كه مجموعه به‌گونه‌ای ساخته شده كه با هر میزان توجه، لذتی متناسب عاید تماشاگر شود. نه
این‌كه توجه زیاد، بی‌ثمر باشد یا به عكس، لذت بردن از كار موقوف باشد بر تمركز كامل بر همه‌ جزئیات ساختاری آن.


طراحی اشیا و نیز طراحی زمینه‌ مجموعه هم مثل طراحی شخصیت آن اغراق‌آمیز و كمیك است منتها این اغراق در حدی است كه تشخیص عناصر را برای مخاطب كودك مشكل نكند و در نتیجه، سادگی و جذابیت كار فدای آشنایی‌زدایی و ساختارشكنی نشود. شاید یكی از عوامل مكمل این اغراق قابل تشخیص، رنگ‌آمیزی مناسب كاراكترها و دیگر عناصر كادر و استفاده‌ درست از كنتراست رنگی در عین بهره‌گیری از رنگ‌های خالص و شاد باشد؛ نكته‌ ظریف و بسیار مهمی كه گرافیك بالای مجموعه تا اندازه زیادی مدیون آن است.

نام مجموعه (شكرستان) هم یكی دیگر از نقاط قوت آن است؛ عنوانی كه هم بار كمیك دارد، هم كاملاً فارسی و بومی است، هم تداعی‌گر حس و حال سنتی و قدیمی زندگی ایرانی و هم خودمانی‌ است و فاقد تكلف ادبی و این ویژگی‌ها همه تناسب كامل دارند با فرم بصری مجموعه و محتوای داستانی و لحن روایی آن. در پایان خوب است اشاره‌ای مصداقی به یكی از قسمت‌های این مجموعه هم داشته باشیم. مورد انتخابی ما در اینجا قسمتی است كه موضوع آن عوض شدن دوره و زمانه یا همان تفاوت نسل قدیم با نسل جدید بود. داستان، ماجرای زندگی یك نسل قبلی بدشانس را روایت می‌كند كه دیروز از دست پدر و مادرش سختی می‌كشیده و امروز از دست همسر و فرزندش. یعنی كودك كه بوده به جای پوشك برایش گونی می‌بسته‌اند و از او كار می‌كشیده‌اند و به اصطلاح توی سرش می‌زده‌اند، بزرگ كه شده همسر زوری برایش گرفته‌اند، بچه‌اش هم كه به دنیا آمده همه‌اش درباره حساس بودن كودك و صدمه ندیدن ناخودآگاهش و خراب نشدن پوستش به او هشدار داده‌اند. خلاصه این‌كه جای خالی گیردادن‌های پدر و مادرش را حالا پسرش پر كرده است. بیچاره حالا چیزهایی می‌شنود كه به عمرش نشنیده است. این‌كه نباید از گل نازك‌تر به پسرش بگوید، نباید از او بخواهد اتاقش را مرتب كند یا درس و مشقش را درست انجام دهد و نمره خوب بگیرد. حتی نباید شلوار پاره و كثیف و چروك او را بدوزد، بشورد و اتو بكشد. نه چون وظیفه‌ او نیست، بلكه چون باید یاد بگیرد كه شلوار میكروبی چروك و چرك و پاره، مُد روز است و...


این قسمت از مجموعه‌ شكرستان جدا از این‌كه موضوعی ملموس و مناسب با احوال مخاطبان دارد و از این رو برای كوچك و بزرگ جذاب است، درونمایه‌ای آموزشی هم در خود مستتر دارد و در قالب شوخی‌های كلامی، كنایه‌های خودش را هم به زندگی كودكان امروز می‌زند و تأثیرش را هم به صورت غیرمستقیم می‌گذارد. از اینها مهم‌تر، استعداد دراماتیك این ایده‌ برای تبدیل شدن به ماجرایی سرگرم‌كننده، شاد و پرمعناست. ماجرایی كه هم با هویت ایرانی تناسب كامل دارد هم با سلیقه‌ تماشاگر كودك و نوجوان و حتی بزرگسال امروز، می‌دانیم كه جمع این دو به هیچ رو ساده نیست و بالاخره در این قسمت از مجموعه‌ شكرستان ما شاهد نوعی اجرای مدرن و جالب توجه هستیم كه در انیمیشن‌های دیگر كم‌نظیر است. این تدبیر اجرایی نوآورانه عبارت است از روش بیانی خاصی كه در ادبیات تئاتری و سینمایی از آن با نام «فاصله‌گذاری» یاد می‌شود. یعنی وارد كردن مخاطب به فضای برنامه و یادآوری كردن به او كه در حال تماشای فیلم است نه واقعیت. به طور نمونه در پایان این قسمت، آقای بدشانس می‌فهمد جناب راوی و گروهش داشته‌اند از زندگی‌ او فیلم می‌گرفته‌اند و حالا همزمان دارند آن را در تلویزیون پخش می‌كنند. شكرستان در همه‌ قسمت‌هایش پر است از این قبیل رفت و برگشت‌ها بین خیال و واقعیت، دیروز و امروز، كهنه و نو و نیز ارجاعات مختلف به فیلم‌ها و موضوعات هنری، اجتماعی و حتی سیاسی روز و راستش بیش از هر چیز همین‌ها هستند كه شكرستان را این همه دوست‌داشتنی، بانمك و كمیك كرده‌اند.

برخی عوامل اجرایی این مجموعه عبارتند از: كارگردان: بابك نظری، سعید ضامنی‌/‌ نویسندگان: مسعود اصلانی، مهدی اسماعیلی، سعید ضامنی‌/‌ طراحی شخصیت: راشین خیریه، اصغر صفار، مهرداد شاهوردی، الهه طاهریان، محمد یوسفی‌/‌ نقاشی زمینه: حسین صافی، اشكان شیرمحمدی‌/‌ جلوه‌های ویژه و امور تكنیكی: ایرج خسرونیا، علی حمیدی‌/‌ موسیقی: استاد جلال ذوالفنون‌/‌ مدیر دوبلاژ: شوكت حجت‌/‌ تهیه كننده: سید مسعود صفوی‌/‌ تولید مشترك: مركز انیمیشن حوزه‌ هنری و شبكه‌ دو.

"جمع آوری شده به سفارش یکی از دوستان"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر